در دوره ابتدايي، تربيت اخلاقي به منزله يك موضوع درسي مستقل با عنوان درس تربيت اخلاقي ارائه مي شود و هر دانش آموز در دوره ابتدايي 45 دقيقه درس تربيت اخلاقي دريافت مي كند. معمولاً ارزش هايي براي تدريس انتخاب مي‌شوند كه با يكديگر رابطه دارند. محتواي درس تربيت اخلاقي در اين دوره شامل اهدافي در چهار طبقه: واكاوي خود، رابطه با ديگران، رابطه با طبيعت و مقام برتر و رابطه با گروه و جامعه است كه در ادامه بدانها اشاره مي كنيم (مكالا، 2008، ص27؛ ايكه موتو، 1391، ص86-85).

1. واكاوي خود
اعتدال: حفظ تعادل در زندگي و انجام مستقل كارهايي كه فرد مي تواند انجام دهد (پايه 3 و 4 دبستان)
پشتكار: فرد به طور مستقل بر روي كارهايي كه مي تواند انجام دهد، سخت كار كند (پايه 1 و 2 دبستان)
شجاعت: آنچه را كه صحيح به نظر مي رسد شجاعانه انجام دهد (پايه 3 و 4 دبستان)
صميميت: زندگي‌اي سرشار از صميميت و سرزندگي داشته باشد (پايه 3 و 4 دبستان)
آزادي و نظم و ترتيب: براي آزادي و انجام كارها با نظم و ترتيب ارزش قايل شود (پايه 5 و 6 دبستان).
بهبود خويشتن: ويژگي هاي خوب را در خود پرورش دهد و خود را براي تغييرات مطلوب در شخصيت بيشتر بشناسد (پايه 5 و 6 دبستان).
2. رابطه با ديگران
توجه و مهرباني نسبت به ديگران: رعايت حال ديگران و مهرباني با ايشان و قرار دادن خود در موقعيت ديگران. (پايه 5 و 6 دبستان)
دوستي: درك يكديگر، اعتماد به هم نوعان و كمك به آنها. (پايه 3 و 4 دبستان)
سپاس گزاري و احترام: ملاقات افرادي كه از زندگي مردم و شهروندان سالخورده حمايت مي كنند، و به نشانه احترام از آنها تشكر كردن. (پايه 3 و 4 دبستان)
فروتني: فروتني و احترام به ديگران به رغم داشتن عقايد و ايده هاي متفاوت و آزادانديشي (پايه 5 و 6 دبستان).
3. رابطه با طبيعت و مقام برتر
احترام به طبيعت: آشنايي با طبيعت اطراف و محبت كردن به حيوانات و گياهان (پايه 1 و 2 دبستان)؛
احترام به زندگي: احترام به زندگي و كليه موجودات زنده (پايه 3 و 4 دبستان)؛
حس زيباشناختي: برخورداري از حس زيباشناختي و احساس احترام نسبت به قدرت برتر بر انسان‌ها (پايه 5 و 6 دبستان).
4. رابطه با گروه و جامعه
ـ وظيفه جمعي: احترام به وظيفه جمعي و وفاي به عهد و رعايت قوانين جامعه (پايه 3 و 4 دبستان)
ـ عدالت: انصاف داشتن نسبت به همه افراد، فارغ از تبعيض و تعصب، و تلاش براي تشخيص عدالت (پايه 5 و 6 دبستان)
ـ مشاركت گروهي و مسئوليت پذيري: تمايل به شركت در گروه هاي موجود، آگاهي نسبت به نقش خويش و انجام وظايف خويش در همكاري با ديگران (پايه 5 و 6 دبستان)
صنعت: درك اهميت كار كردن و تمايل به كار كردن (پايه 3 و 4 دبستان)
احترام به اعضاي خانواده: عشق ورزيدن و احترام به والدين و پدربزرگ و مادربزرگ و كمك به آنها در زمينه كارهاي خانه (پايه 1 و 2 دبستان)
احترام به معلمان و ديگر افراد مکتب: دوست داشتن و احترام گذاشتن به معلمان و ديگر كاركنان مکتب و تلاش در زمينه ساختن مکتبی بهتر با همكاري ديگران (پايه 5 و 6 دبستان)
احترام گذاشتن به سنت و عشق به ميهن: علاقه مند بودن به فرهنگ و سنت ملي و عشق به ميهن (پايه 3 و 4 دبستان)
احترام به ديگر فرهنگ ها: ارزش قايل شدن براي فرهنگ ها و مردمان ديگر و تلاش براي ارتقاي دوستي هاي بين المللي (پايه 5 و 6 دبستان)

از نظر لوئيس در دوره ابتدايي كه مهم ترين دوره آموزشي ژاپن است اين موارد ديده مي شود:
بچه ها قوانين و ضوابط كلاس درس را شكل مي دهند و در مقابل بااجراي آنها احساس تعهد مي كنند.
همه بچه ها با هر نوع رفتار و توانايي، كلاس را مديريت مي کنند.
کودکان هر روز از طريق كارهاي روزانه و فعاليت هاي ديگر، محيط آرام و راحتي را براي همصنفی‌های خود فراهم مي آورند.
دانش آموزان اغلب به رفتارهاي خود مي انديشند و درباره چگونگي ارتباط آن با پاره‌اي از ارزش‌ها از قبيل مهرباني و احساس مسئوليت، اظهار نظر مي كنند.

يكي از كاركردهاي اصلي تربيت اخلاقي در ژاپن، انتقال فرهنگ همراه با ارزش‌ها و دانش تثبيت شده آن است. هدف تنها ديدگاه‌هاي فردي و پيامدهاي رفتاري آنها، يعني فضيلت اجتماعي است. هدف اوليه تربيت اخلاقي، حفظ و گسترش فرهنگ سنتي است كه ارزش هاي مذهبي را بازمي تاباند؛ اگرچه آموزش يك مذهب خاص در مکاتب دولتي ممنوع است.

پيوندهاي نزديك ميان خانواده و مکتب از لحاظ ارزش‌ها نيز يكي از نكته هاي مهم تربيت اخلاقي در ژاپن است . تربيت اخلاقي ژاپن در مدارس به نوعي شكل گسترش يافته تربيت اخلاقي خانواده است. در نتيجه بدون تربيت اخلاقي در خانه، برنامه تربيت اخلاقي در مکتب به خوبي عمل نخواهد كرد. نقش تربيت اخلاقي در مدارس اجرا كردن فضيلت‌هاي اجتماعي است كه درقدم اول خانه و در قدم دوم كودكان مي توانند آنها را در مکتب و سپس در جامعه به كار گيرند. اهداف تربيت اخلاقي را نمي توان از طريق روش‌هاي غيرطبيعي يا مصنوعي، مانند تلقين فكري محقق ساخت. اخلاقياتي كه در شرايط طبيعي فراگرفته شده اند، مي توانند به صورت طبيعي نيز ابراز شوند. ميان خانواده و مکتب از لحاظ تربيت اخلاقي نبايد اختلاف چنداتي وجود داشته باشد. نقش معلمان بايد مشابه نقش والدين باشد تا بتوانند احترام كودكان را جلب كنند.